به گزارش پایگاه خبری تماشاگران نیوز/عادل غلامی یکی از ستارگان نسل طلایی تیم ملی والیبال بود که در رقابتهای مختلف افتخارات زیادی کسب کرد. او در چند سال اخیر عضو تیم ملی نبود ولی به درخشش خود در لیگ برتر والیبال ادامه داد. غلامی امسال راهی تیم شهرداری ارومیه شده تا بتواند دوران درخشان خود با تیمهایی چون کاله و بانک سرمایه را این بار نماینده ارومیه تکرار کند. شهرداری ارومیه از 9 بازی ابتدایی این فصل 7 برد کسب کرده و با دو برد کمتر پشت سر تیم سپاهان قرار دارد و امیدوار به روزهای آینده است. غلامی در گفتوگو با خبرآنلاین درباره آخرین وضعیت خودش و والیبال ایران صحبت کرد:
*خدا بد ندهد، بدشانسی آوردی؟
خدا بد نمیدهد (با خنده). من، یک، دو، سه گام عقب زدم که پایم پیچ خورد. اینطور که دکتر میگوید واقعاً بدشانسی آوردم.
*وضعیت درمان پای مصدومت چقدر طول میکشد؟
من فعلاً درمان میکنم و نمیدانم که به بازی فردا هم میرسم یا نه؟ تمرین هم نمیتوانم انجام دهم اما بعید میدانم برسم. فعلاً شرایط تمرین توپی ندارم و تمرینات درمانی را زیر نظر سیامک افروزی انجام میدهم.
*تجربه بازی در شهرداری ارومیه، چطور است؟
خدا را شکر. من به جز دوره جوانی که برای ارومیه بازی کرده بودم، بقیه سالها در تهران و آمل بازی میکردم. شهرداری ارومیه، به نظرم از نظر باشگاه و امکاناتی، شرایط ایدهآلی دارد و تا اینجا در آرامش کار میکردیم و امیدوارم تا آخر فصل هم همینطور پیش برود تا نتیجه مد نظر را بگیریم.
*مأموریت شما این فصل تحقق رؤیای قهرمانی شهرداری ارومیه است؟
اینطور نیست که سالهای قبل تلاشی نشده، سالهای قبل هم ملیپوشان زیادی در تیم شهرداری ارومیه بازی کردهاند و حتی به فینال هم رسیدهاند اما به قهرمانی نرسیدهاند. از طرفی این اکیپ جمع نشدهاند تا قهرمانی تیم ارومیه را رقم بزنند اما ما تلاش میکنیم و به تحقق آن امیدواریم.
*این روزها خیلیها به فشردگی بازیهای لیگ انتقاد دارند. به نظر شما این فشردگی مشکلساز است؟
من نظر شخصیام را میدهم. این قضیه برای امسال، پارسال و سه سال پیش هم نیست و تنها به والیبال ایران برنمیگردد، بلکه ناشی از برنامهریزی فدراسیون جهانی است و فدراسیون ایران هم در راستای اهدافش پیش میرود. والیبال یکی از ورزشهای پرطرفدار است اما معمولاً تصمیمات FIVB برای برگزاری تعداد زیاد رقابتها از لذت رقابت کم میکند. در واقع فدراسیون جهانی والیبال تنها به فکر منافع خودش است، نه باشگاهها اما در فوتبال و بسکتبال متوجه میشویم که اهمیت بازیهای باشگاهها کمتر از ملی نیست و حتی شاید بیشتر هم هست اما در والیبال اصلاً اینطور نیست و به لیگ ما آنطور که باید بها داده نمیشود. همین مسئله هم باعث شده تا خیلی از بازیکنان ناامید شده و رفتهاند. ما هم شرایط برایمان فراهم نشده، وگرنه میرفتیم. حالا شرایط طوری شده که فقط لیگ برگزار شود و یک تیم قهرمان. فدراسیون هر کاری دوست دارد میکند. هر چند باشگاهها برای نحوه برگزاری لیگ به جمعبندی رسیدهاند اما کلیت کار این است که باشگاهها از قدیم خیلی اهمیت نداشتند. چه زمانی که من ملیپوش بودم و چه حالا. به هر حال همه داستانها به بازیهای تیم ملی ختم میشود و نمیدانم آخرش چه میشود.
*این مسئله انگیزه باشگاهها برای تیمداری و بازیکنان در لیگ را کم نمیکند؟
به نظرم با رفتن خیلی از بازیکنان، لیگ والیبال ایران جذابیت آنچنانی ندارد، حتی بازیهای لیگ دیگر به چشم نمیآید، تا حدی که من هفته قبل مصدوم شدم، دوستانم نمیدانستند، این اتفاق بدی بود. زمانی والیبال در همه خانوادهها جایگاه خاصی داشت تا حدی که همه ساعت 4 صبح بیدار میشدند تا بازی تماشا کنند.
*یعنی مردم حالا والیبالزده شدهاند؟
البته، به نظرم یکی از دلایل والیبالزدگی، فراوانی است. در واقع وقتی تیم ملی در سال در 5 تورنمنت شرکت میکند، دیگر جذابیتی ندارد. فوتبال یک جام ملتهای آسیا و یک جام جهانی دارد، حالا والیبال جام ملتهای آسیا، جام جهانی و لیگ ملتها را دارد. من هنوز متوجه فلسفه لیگ ملتها نمیشوم. بازیکنان در این مسابقات میترکند و بعد میآیند در لیگ بازی کنند.
*خیلی از ورزشکاران دیگر، برای مقایسه میگویند قراردادهای والیبال، فوتبال و بسکتبال میلیاردی است اما ما نه.
آنها اطلاع ندارند. من قراردادهای فوتبال را نمیدانم اما قراردادهای والیبال، نسبت به 5 سال پیش که دلار 4 هزار تومان بود، همان رقم و شاید کمتر باشد. قراردادهای میلیاردی، اصلاً چنین چیزی نیست. حالا که پراید شده 200 میلیون، فکر میکنند میلیارد همان میلیارد 5 سال پیش است. در حالی که ورزشکار نخبه جامعه است، من وقتی یک میلیارد میگیرم اما آن طرفتر پایم مصدوم میشود، کسی سراغم را میگیرد؟ الان علیاصغر مجرد، ملیپوش است حالا که مصدوم شده، فکر نمیکنم فدراسیون 5 بار هم سراغ او را گرفته باشد. کسی سراغی از او نمیگیرد. اگر خودش تلاش نکند و خودش را نرساند، دیگر کسی سراغش را نمیگیرد. با سعید معروف کاپیتان تیم ملی والیبال چهکار کردند؟ او چرا نباید حالا در مملکت خودش باشد؟ او را فراری دادند.
* حرف سر این است که لیگهای اروپایی هم فشرده هستند.
این روزها حرف از برگزاری نیمفصل دوم رقابتهای لیگ به دلیل فشردگی، به صورت متمرکز است چرا که بازیکنان زیادی مصدوم میشوند و با بازیهای متمرکز فشار از روی تیمها برداشته میشود. نمیدانم باشگاهها چه تصمیمی میگیرند اما امیدوارم تصمیم به نفع همه باشد چرا که با این شرایط و فشردگی بازیها، ممکن است بعضی دیگر از بازیکنان را از دست بدهیم. شاید بگویند لیگ ایران هم مثل لیگهای اروپایی است اما مسافت شهرهای اروپایی مثل ایران نیست. ما به دلیل فشردگی بازیها، تنها فرصت یک جلسه تمرین داریم، قبلاً که هر دو هفته یک بار دو بازی داشتیم شرایط بهتر بود. فشار زیاد بازیها و مسافتهای زیاد دردسرساز است. اگر یک پرواز کنسل شود، تکلیف تیمی که از یزد به گرگان میرود چه میشود؟ ما قبلاً هر دو هفته سه بازی و فرصت ریکاوری هم داشتیم. امیدوارم برای دور برگشت تصمیم خوبی بگیرند تا شرایط خوب باشد.
*بعضیها معتقدند لیگ به سال جدید کشیده شود.
با تصمیمات و برنامهای که FIVB دارد، لیگ والیبال ما کشش برای حفظ سلامتی بازیکنان را ندارد. به نظرم برای جلوگیری از مصدومیت تعداد بیشتر بازیکنان شاید بهترین کار برگزاری لیگ متمرکز باشد تا فشار کم شود، مثل لیگهای هندبال، بسکتبال. هر چند صدای ما به جایی نمیرسد و فدراسیون کار خودش را میکند.
*اما تیمهای شهرستانی معتقدند، بازیهای متمرکز لیگ ظلم به تیمهای شهرستانی است؟
چه ظلمی برای تیمهای شهرستانی است؟ تیمهای تهرانی فشار کمتری دارند اما شهرستانیها معمولاً مسافرتهای دو پروازه دارند یا سه سفره. فشردگی بازیها و مسافرتها اجازه ریکاوری به آنها را نمیدهد اما با بازیهای متمرکز کار راحتتر میشود. مگر اینکه لیگ از اول مهر شروع میشد. ما بازیکنان دنبال راحتی خودمان نیستیم و تعهدی داریم که باید بازی کنیم. بازیهای متمرکز کار را برای سلامتی بازیکنان راحتتر میکند. البته که لیگ هم نباید 14 تیمی میشد اما فدراسیون دنبال درآمدزایی خودش است، نه کیفیت لیگ.
*این مصاحبه پیش از درگیری عادل غلامی با آرمین تشکری در دیدار روز چهارشنبه شهرداری ارومیه و پیکان انجام شده بود و به همین دلیل در مورد این درگیری صحبتی نشده است.